تراز لیزری مدل GCL25 ساخت شرکت معتبر بوش می باشد. این تراز مقاوم در برابر آب و گرد و غبار با استاندارد IP54 می باشد. قابلیت اخطار در صورت تراز نبودن دستگاه یا شارژ کم باطری را دارد. حداکثر زمان کار این لیزر 5 ساعت و محدوده کارکرد نقطه لیزر 30 متر است. حداکثر زمان اندازه گیری 4 ثانیه و این محصول ساخت کشور چین و تحت لیسانس آلمان می باشد و دارای ضمانت نامه 12 ماه بوش تجارت پارس می باشد.
رابرت بوش (شرکت خوشه ای) |
نام |
Robert Bosch GmbH |
نام لاتین |
لوازم خانگی لوازم برقی قطعات خودرو سیستم های امنیتی مهندسی الکترونیک موتور دوچرخه برقی |
صنعت اصلی |
هـ.ش 1264 |
سال تاسیس |
رابرت بوش |
موسس |
گرلینگن، بادن-وورتمبرگ، آلمان |
دفتر مرکزی |
جهانی |
منطقه فعالیت |
ولکمار دمر |
مدیر کل |
390 هزار (2016) |
تعداد کل کارمندان رسمی |
307020 میلیارد تومان |
کل درآمد |
343560 میلیارد تومان |
کل دارایی |
وبسایت رسمی شرکت |
|
شرکت ابزارسرا |
نماینده رسمی در ایران |
021-66484847 |
شماره تماس |
وب سایت |
|
info@abzarsara.com |
ایمیل |
بوش در سال 1886 توسط رابرت بوش در اشتوتگارت آلمان تاسیس شد. تا سال 1891 تعداد همکارانش در کارگاه وی به 15 نفر رسید اما در همان سال تمام سرمایه بوش به پایان رسید؛ سعی کرد با قرض کردن پول از مادرش، دریافت وام بیشتر از بانک سعی کرد شرکتش را نجات دهد اما تا سال 1892 به مرز ورشکستگی رسید.
داستان شکست های بوش
در 10 سال ابتدا ایجاد شرکت، رابرت بوش دچار مشکلات متععدی بود. اگر وی از پس این مشکلات در آن زمان بر نمی آمد اکنون شرکت بوش وجود نداشت. در مقابل چنین مشکلات او هیچگاه خود را نباخت، خوشبینی و تشنگی به علم و دانش در نهایت باعث موفقیت وی شد. او خیالپرداز نبود. زمانی که در سال 1900 تصمیم گرفت کارخانه خود را تاسیس کند قصد داشت 200 نفر در کارخانه اش کار کند. در ابتدا کار 30 نفر را به کار گرفت. چنین کاری را بر اساس این باور شروع کرد که میتواند قسمتی از ساختمان جدید را اجاره دهد. به هر حال او به خوبی میدانست که به تنهایی نمیتواند کل 100 نفر ظرفیت کارخانه خود را پر کند.
با آنکه دید خوبی نسبت به آینده داشت و برنامه مناسبی چیده بود اما وی درباره این موضوع کاملاً اشتباه کرده بود. تا پایان سال 1908 میلادی رابرت بوش موفق شد 5 ساختمان به همان اندازه را پر کند و کارکنان شرکتش به هزار نفر رسید.
برنامه ریزی دقیق رابرت
دلیل موفقیت های پی در پی رابرت بوش برنامه ریزی های دقیق و حساب شده وی بود. پس از برگشت رابرت از سفرش به ایالات متحده آمریکا و بریتانیا کبیر در سال 1886 او میدانست که باید به سرعت شرکتش را تاسیس کند تا پیش از ازدواج با نامزدش، آنا کایسر، بتواند کارش را آغاز کند. با چنین تصمیم وی سریع به دنبال کارگاه، مکان مناسب، کارگر، مکانیک گشت تا بتواند کار خود را آغاز کند. در همین حال او مجبور شد کارش را 4 روز به تعویق بیاندازد. با وجود آنکه او آماده بود کار خود را در 11 نوامبر، 1886 آغاز کند، تا 15 نوامبر مسئولین، اجازه تاسیس را به وی ندادند.
پیش از گشودن کارگاهش، رابرت بوش، با در دست داشتن یک نامه پیشنهاد، در سن 23 سالگی به ایالات متحده سفر کرد که چنین امری برای یک اروپایی در آن سن و سال بسیار شگفت آور بود. در ایالات متحده وی به عنوان مکانیک نزد ادیسون و برگمن کار کرد که باعث شد ایده های بسیاری به او بدهد که با این ایده ها به کشور خود بازگشت. در آن زمان مهندسی برق در ایالات متحده نسبت به اروپا پیشرفت بیشتری داشت؛ فناوری های برقی از جمله نورافکنی، سیستم زنگ، نسب تلفن، در ایالات متحده بیشتر رواج داشت. با چنین ایده هایی رابرت تصمیم گرفت چنین فناوری ها را به اروپا نیز وارد کند و آینده خود را با چنین فناوری های ایجاد کند. با آنکه او یک مکانیک دقت بود، آینده خود را در مهندسی برق میدید.
در آن دوره برق رسانی به اشتوتگارت، که بوش قرار داشت، سرعت آهسته ای داشت. با مذاکرات بین مسئولین مربوط اولین خطوط برق رسانی در سال 1895 ایجاد شد. پیش از آن تمام ابزار و وسائل برقی به یک سیستم داخلی تولید برق وابسته بودند. به همین علت شروع مهدنسی برق بوش با تاخیر مواجه شد. رابرت مجبور بود تا ورود برق به شهر یکی یکی کارهای کوچک را بر عهده بگیرد و هرآنچه را که مشتری هایش درخواست کند براورد کند. زمانی که برق وارد شرکت او شد رشد شدید شرکتش آغاز شد. با ورود برق هر خانمان و شرکتی که نیاز به برق داشت باید قرارداد دائمی با تامین کننده برق میبستند که در نهایت نیاز به نگهداری لوازم برقی نیز مورد نیاز شد. با این وجود بوش موفق نشد که خیلی رشد کند زیرا که به حدی که انتظار داشت مردم پذیرا نوآوری مهندسی برقی نبودند.
جرقه ای به سمت پیشرفت
بدون یک محصول متفاوت، بوش تنها یک شرکت کوچک، با مشتری های اندک باقی میماند. چنین محصولی را مدیر کارخانه بوش، آرنولد زاهرینگر در سال 1897 تولید کرد. این دستگاه یک سیستم جرقه زنی مغناتیسی بود. بوش از سال 1887 چنین دستگاهی را تولید میکرد اما زاهرینگر با توجه به درخواست یکی از مشتری هایش این دستگاه را ارتقا داد تا بتوان آن را در موتورهای بنزینی نیز استفاده کرد. انگیزه ورود بوش به چنین صنعت بزرگی این دستگاه جرقه زن بود زیرا که نشان داد تنها دستگاه قابل اطمینان برای استفاده روی موتورهای بنزینی بود که تا سال 1900 به موفقیتی بی نظیر رسید. این جرقه زن شرکت بوش را وارد بازار جهانی کرد.
اما رابرت بسیار محتاط و جلو نگر بود؛ نتوانست بر این ایده که تنها یک دستگاه میتواند باعث موفقیت شرکتش شود تکیه کند. با باور بر دستگاه خود، که او را به ثروتمندترین مردان آلمانی جنوبی تبدیل کرده بود، با شرکت های بازرگانی جهانی تماس گرفت. با چنین کاری او توانست مسیر تبدیل نام بوش به یک نام بین المللی را هموار کرد و از سال 1908 جرقه زن های بوش در تمام قاره های جهان موجود شد. با تمام این اوصاف این شرکت تنها زمانی به ثبات رسید که توانست کسب و کار خود را در صنایع دیگری چون ابزار برقی، لوازم خانگی و فناوری های صنعتی رونق دهد.
چنین انعطاف پذیری این شرکت – جهت بقا و ادامه کار، شرکت تصمیماتی چون ورود به زمینه های کلاً جدید ویا عقب نشینی از صنایع ضرر آور- یکی از خصوصیات کلیدی این شرکت است که در تاریخ این شرکت میدرخشد که همچنان هم برای این شرکت جزو موارد ضروری است. یزرگترین انگیزه مسئولیت بذیری در این شرکت میراثی است که ایده های رابرت بوش و جانشینانش بر جای گذاشتند و نه میزان سود دهی به عنوان هدف نهایی. برای اینکه بتوان در چنین اقتصاد پر نوسانی چنین ایده ای را نگاه داشت به اراده عظیمی نیاز است. رابرت بوش نیز خود میگوید:«اگر جرقه زن مغناتیسی من تنها یک موفقیت کوتاه مدت باشد؛ چگونه میتوانم کارمندانم را استخدام کنم؟»
برگرفته شده از وبلاگ رسمی شرکت بوش
http://blog.bosch.com